انعکاس آیینه شماره 502
پرونده سیاسی احمدینژادِ خودشیفته بسته شد
محمود احمدینژاد در موارد متعدد نشان داد پایبند قانون نیست، بنابه گفته عدهای از اقتصاددانان در 8 سال دوران دولت نهم و دهم اقتصاد ایران را بیشاز 5 برابر وابستهتر و بعضی از نهادهای قانونی و برنامهریزی را تعطیل کرد اما ادعای مدیریت جهانی داشت، توصیه بزرگانی چون آیتا... هاشمی رفسنجانی که از روش حکومتداری او احساس خطر کرده بودند راه به جایی نبرد. در آن زمان گرانی و تورم سرسامآور کمر مردم را شکست، ماهی چهلوپنج هزار تومان یارانه داد اما مشکلاتی چند برابر گریبان اکثریت ایرانیان و شهروندان را گرفت. حدود 750 میلیارد دلار درآمد 8 ساله از طریق فروش نفت بهدست آورد ولی با واردات افسارگسیخته وسایل و لوازم غیرضروری و اختلاس و ارتشاء و فسادهای اقتصادی کلان و خیرهکننده زندگی بر مردم سخت و ناگوار شد و سرمایه عموم مردم به ثلث تقلیل یافت و با کمال تاسف امور و اداره دولت را به حضرت ولی عصر(عج) منتسب میکرد. نهادهای نظارتی و قانونی آنگونه که باید به وظایف خود عمل ننمودند گاه اتفاق میافتاد که با سخنانی نمایندگان را مورد تمسخر قرار میداد. ادعای پاسداری از قانون را داشت اما مشاهده میشد متخلفی را در پستهای حساس میگمارد همانگونه که وزیر امور خارجه کشور را هنگام مذاکره با رئیسجمهور کشوری برکنار نمود و در مجلس شورای اسلامی پایگاه قانونگذاری برخلاف قانون سخنان ضبط شده فردی را پخش کرد. در مناظرههای انتخاباتی با «بگم بگمهای خود» به تعدادی از افراد انقلابی و مدیران نظام اهانت میکرد در برابر خبرنگاران نه تنها از پاسخ دادن به پرسشها طفره میرفت بلکه تلاش میکرد خود را جای سؤالکننده قرار دهد و معمولاً جلسات مصاحبه را با گود زورخانه اشتباه میگرفت. روزگاری خود را با هاله نور و مسائل هستهای مربوط به دانشآموز راهنمایی یا دبیرستان دلخوش کرده بود و در نهایت تعریف و تمجیدهای عدهای او را به این روز انداخت تا جایی که دولتش را به هیچکس پاسخگو نمیدانست داستانهایی برای وی ساختند و در کویوبرزن گفتند و در بعضی از نشریات نوشتند و در جلساتی بازگو کردند تا در نهایت او را به این روز نشاندند.
«دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد: قبل از برگزاری مرحله اول انتخابات (سال 84) به محضر یکی از علمای اهواز رسیدم، ایشان گفت نگران نباشید، احمدینژاد رئیس جمهور میشود. ایشان گفته بود که شخصی شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیا، پیش از نیمه شب به خواب میرود. در خواب به او ندا میشود که بلند شو برای احمدینژاد دعا کن، وجود مقدس ولیعصر(عج) دارند برای احمدینژاد دعا میکنند. میگوید من حتی اسم احمدینژاد را نشنیده بودم و اصلاً او را نمیشناختم!!!...
(اردیبهشت ماه 85) نامه محمود احمدینژاد رئیس جمهوری ایران خطاب به جرج دبلیو بوش رئیس جمهوری امریکا، الهام خداوند بود. متن این نامه در کتابهای درسی گنجانده شود. توصیه میکنم این نامه را بچهها همه بخوانند و در مدارس و دانشگاهها خوانده شود و صدا و سیما نیز مکرر آن را بخواند!!!...
وقتی ریاست جمهوری حکم ولی فقیه را دریافت کرد، اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست. (22 مرداد 1388)...
محمدرضا رحیمی معاون رئیسجمهور میگفت: در سوریه یکی از مسلمانان به من گفت که من معتقدم اگر بنا بود بعد از پیامبر(ص)، پیامبری دیگر بیاید، آن احمدینژاد بود. این ابراز احساسات برای ما افتخار بزرگی است و به برکت وجود شما، ما را مورد نوازش و احترام قرار میدادند...
مدیر مسئول روزنامه کیهان در مناظره با یک فعال سیاسی اصلاحطلب، میگوید شما انگشت کوچک دولت احمدینژاد از لحاظ خدمتهایی که کرد نمیشوید!!!...
مرتضی آقاتهرانی، معلم اخلاق دولت احمدینژاد در توجیه 11 روز خانهنشینی محمود احمدینژاد ادعا میکند او در آن مدت مریض بوده است!!...»(1)
حمیدرضا جلاییپور، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران تأکید دارد، «...پدیده احمدینژاد شانسی برای تأثیرگذاری در عرصه رسمی سیاست ندارد. این کارهای احمدینژاد برای کسانی که او را از نزدیک میشناختند، کارهای عجیبی نیست. عجیب اعتمادی بود که اصولگرایان به خطا، به او داشتند، آن هم از ابتدا، یعنی از سال 82 به بعد.
یادم هست همان روزهایی که فهرست احمدینژاد در شورای شهر تهران هشتمیلیونی با مشارکت 106 هزار نفر رأی آورد (سال 82) و شهردار تهران شد -و هنوز بحث اینکه او «رجایی» است- من در نشست ماهانه همکاران سابق به آقای ناطقنوری گفتم حاجآقا، اطلاع بدهید این احمدینژاد «رجایی» نیست. شهید رجایی یک شخصیت انقلابی واقعنگر و صادق و به قول امام(ره) دارای عقل بود. بعد گفتم من احمدینژاد را در زمان جنگ، دو سالی که به عنوان سرباز در کردستان مشاور استاندار بود خوب و از نزدیک میشناسم. به حاجآقای ناطقنوری گفتم این فرد نامتعادل، متوهم، خودشیفته است و علاقه عجیبی برای دیدهشدن دارد. بعد به حاجآقا گفتم دیدهشدن در زمان جنگ به ایثار زیاد نیاز داشت و چون ایشان در جنگ اهل حضور در مناطق خطرخیز نبود، دیده نشد. به همین دلیل کسی ایشان را به عنوان معاون استاندار یا استاندار (در زمانی که همه برای نیرو در مناطق جنگی لهله میزدند) به آقای ناطق که وزیر کشور بود، معرفی نکرد. به حاج آقا گفتم از 68 تا 82 هم کارهایی کرد تا دیده بشود. مثل اینکه با کمک انصار حزبا... در دادگاه روزنامه سلام و محاکمه جناب موسویخوئینیها چفیه بست و در صف جلو نشست یا با کمک جناب الهام، دفاتر استانی شورای نگهبان را برای نظارت بیشتر تقویت کردند. ولی باز زیاد دیده نشد. بعد گفتم حاجآقا این پست شهرداری تهران برای احمدینژاد پست نگرانکنندهای است، اینقدر امکانات حکومت را پشت این فرد خودشیفته قرار ندهید؛ چون برای دیدهشدن کارهای عجیب و غریبی از او سر میزند...
برای نمونه پول شهرداری را خرج غذا برای هیئتها میکرد تا دیده شود یا پروژههای شهرداری را بدون مناقصه به نهادهای انقلابی و غیرمرتبط به شهرداری میداد. میگفت این من هستم که میتوانم تکلیف خاتمی را معلوم کنم. ایشان یک فرد غیرواقعبین است، ایشان کجا و مرحوم رجایی کجا؟ ایشان کار دست همه میدهد. البته همینجا اذعان کنم حجتالاسلام ناطقنوری جزء نخستین شخصیتهایی است که احمدینژاد را از همان روز اول شناخت و اصولگرایان پشت آقای ناطق را به نفع شعارهای دهنپرکن و متوهمانه احمدینژاد خالی کردند...»(2)
محمد تقی رهبر امام جمعه اصفهان اظهار میدارد: «...در مورد ثبتنام احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری باید گفت طبق سابقه گفتوگویی که او با رهبری داشتند و اعلام کردند که سرباز ولایت هستند و میدانند که رهبری نگاه موافقی با حضور او ندارد، انتظار میرفت احمدینژاد پای کارهای علمی و پژوهشی خود میماند و این صحنه را خالی میکرد. احمدینژاد اقدام ناشیانهای کرد و دچار یک اشتباه راهبردی شد. اما حال این اتفاق افتاده و رسیدگیهای بعدی آن بهعهده مراجع قانونی است...»(3)
آیتا... هاشمی رفسنجانی بعد از خانهنشینی احمدینژاد میگوید: «خبر خانهنشینی احمدینژاد را مثل همه از رسانهها شنیده و در تحلیل خود از این رویداد گفته است: احمدینژاد دچار غرور شده بود و خیال میکرد که مردم جمع میشوند و او را با سلام و صلوات میآورند. خود آقای حجازی بعد از 88 و قبل از این ماجراها در اینجا به من گفت که این آقای احمدینژاد در مجلسی گفته که اگر آقا از من حمایت نکرده بود، من 30 میلیون رأی میآوردم. آقای حجازی گفت که ایشان این را گفته است. یعنی روحیهاش اینگونه شده بود. بنیصدر هم عین این حرف را زده بود، او به خودم گفت: ما نظرسنجی کردیم، من 52 درصد رأی دارم و امام(ره) حدود 40 درصد رأی دارند. افرادی هم هستند که این حرفها را میگویند. میخواهم بگویم که به اینجا رسیده بود و فکر میکرد که اگر مقاومت کند، آقا میشکند.»(4)
گرچه بسیاری از اصولگرایان و نزدیکان احمدینژاد بعد از تعریف و تمجیدهای نابجا و به نمایش گذاشتن داستان مرید و مرادی بقایی و مشایی از او رویگردان شده و به انتقاد از رفتار و کردار او پرداختند اما مهدی کوچکزاده با انتشار متنی با اهانت آشکار به معترضان درباره عملکرد دمدمی مزاجی چون محمود احمدینژاد مینویسد: «حجت من در تمام سالهایی که در برابر سیل تهمتها و توهینها از سوی فتنهگران نابکار و حسودان بدسگال، از شما دفاع کردم این باور بود که شما را به اسلام ناب محمدی، اسلام پابرهنگان و مستضعفان، پایبند میدانستم و شما را سرباز این جبهه میانگاشتم ولی با حرکت امروزتان (ثبتنام برای انتخابات ریاست جمهوری) برخلاف صلاحدید امام محرومان و مستضعفان و مجاهدان این باور شکسته شد! شما به اندازه همه ظلمهایی که دیدید ظلم کردید! آخرین توصیهام به خودم و به شما پناه بردن به خدای قادر متعال از شر وسواسان خناس و خودشیفتگی است. والسلام علی من اتبع الهدی»(5)
نکته آخر روی سخن با کوچکزادههایی است که با حمایتهای بیجا و مجیزگوییهای مشمئزکننده محمود احمدینژاد را به این روز انداختند. عباس عبدی میگوید: «به نظرم آقای احمدینژاد به سیم آخر زده است و بهصورت انتحاری عمل میکند؛ مانند داعشیهایی که بمب به خودشان میبندند و خود را منفجر میکنند. او هشت سال مملکت را همینطور ویران کرد و مرز شجاعت و نادانی را زایل کرده است. بدترین جملهاش همان است که گفت تعهد اخلاقی دادم که نیایم. کاش اخلاق را به مذبح نبرده بود و میگفت تعهد اجباری دادم. این در حالی است که احمدینژاد هیچچیزی جز حمایت نظام نداشت که بخواهد به آن تکیه کند. تجربه احمدینژاد یک بار دیگر از سوی اصولگرایان به نحو دیگری در حال تکرار است. مقصر این وضع احمدینژاد نیست، حامیان اصولگرای او هستند که در برابر اقدامات خلاف قانونش سکوت کردند و به گروگان اعمال احمدینژاد درآمدند.»(6)
کلیه مدیران و کارمندان از هر جناح و حزب و نهاد و سازمانی که در 8 سال مدیریت دولت نهم و دهم صادقانه برای پیشرفت این مرزوبوم و تامین رفاه و آسایش ایرانیان مومن و صبور تلاش کردند و افراد متعهد و متخصصی که در زمینههای مختلف علمی و صنعتی و نظامی و پزشکی برای این سرزمین افتخار آفریدند و نیروهای توانا و ایثارگری که امنیت و آسایش را برای یکایک شهروندان به ارمغان آوردند به یقین در نزد پروردگار رحمان و رحیم ماجور خواهند بود ضمناً به افراد یا فعالان سیاسی اعم از هر گروه و دسته که هنوز هم از محمود احمدینژاد حمایت میکنند باید گفت: باش تا صبح دولتت بدمد/ کاین هنوز از نتایج سحر است.
مدیرمسئول
پی نوشتها:
1- روزنامه ایران، 23/1/96 و 24/1/96
2- شرق، 24/1/96
3- روزنامه قانون، 24/1/96
4- روزنامه ایران، 27/1/96
5- ایسنا، 23/1/96
6- شرق، 24/1/96